امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Primitive

ˈprɪmətɪv ˈprɪmətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more primitive
  • صفت عالی:

    most primitive

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
بدوی، اولیه، اصلی، باستانی، قدیمی، ابتدایی، ساده، بی‌تمدن، مربوط به انسان‌های اولیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The early humans used primitive tools made from stone and bone.
- انسان‌های اولیه از ابزارهای ابتدایی از جنس سنگ و استخوان استفاده می‌کردند.
- The primitive writing system consisted of simple pictograms and symbols.
- سیستم نوشتاری اولیه شامل تصویرنگاشت‌ها و نمادها بود.
- primitive Germanic
- زبان آلمانی آغازین
- primitive art
- هنر انسان‌های اولیه
- primitive men
- انسان‌های آغازین
- primitive weapons
- جنگ‌افزارهای ساده
- primitive function
- تابع اولیه
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun countable
انسان اولیه، انسان نخستین، انسان بی‌تمدن
- teaching atomic physics to a bunch of primitives
- آموختن فیزیک اتمی به یک دسته انسان بی‌تمدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد primitive

  1. adjective ancient, original
    Synonyms: archaic, basic, earliest, early, elementary, essential, first, fundamental, old, primal, primary, primeval, primordial, pristine, substratal, underivative, underived, underlying, undeveloped, unevolved
    Antonyms: current, modern, new, present
  2. adjective barbaric, crude
    Synonyms: animal, atavistic, austere, barbarian, barbarous, brutish, childlike, fierce, ignorant, naive, natural, nonliterate, preliterate, raw, rough, rude, rudimentary, savage, simple, uncivilized, uncultivated, uncultured, underdeveloped, undeveloped, undomesticated, unlearned, unrefined, unsophisticated, untamed, untaught, untrained, untutored, vestigial, wild
    Antonyms: cultured, modern, sophisticated

ارجاع به لغت primitive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «primitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/primitive

لغات نزدیک primitive

پیشنهاد بهبود معانی