امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Principle

ˈprɪnsəpl ˈprɪnsəpl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    principles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
اصل، قاعده کلی، مرام، قانون یا اصل علمی یا اخلاقی، سرچشمه، حقیقت، مبادی و اصول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the principle of free speech
- اصل آزادی بیان
- moral principles
- اصول اخلاقی
- the principles which my father believed in
- اصولی که پدرم به آن معتقد بود
- It is against my principles.
- مخالف معتقدات اخلاقی من است.
- a man of principle
- مردی درستکار
- She has no principles.
- او به هیچ‌چیز پایبند نیست.
- as a matter of principle
- از نظر اخلاقی
- the principle of cell division
- قانون تقسیم سلولی
- The principle of a gasoline engine is internal combustion.
- احتراق درونی اصل کار موتورهای بنزین سوز است.
- the principles of physics
- اصول علم فیزیک
- the basic principles of geometry
- اصول بنیادین هندسه
- I am against war on principle.
- من به واسطه‌ی اصولی که به آن پایبند هستم، با جنگ مخالفم.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد principle

  1. noun law, standard
    Synonyms: assumption, axiom, basis, canon, convention, criterion, dictum, doctrine, dogma, ethic, form, formula, foundation, fundamental, golden rule, ground, maxim, origin, postulate, precept, prescript, principium, proposition, regulation, rule, source, theorem, truth, usage, verity
  2. noun belief, morality; morals
    Synonyms: attitude, character, code, conduct, conscience, credo, ethic, ethics, faith, ideals, integrity, opinion, policy, probity, rectitude, scruples, sense of duty, sense of honor, system, teaching, tenet, uprightness
    Antonyms: immorality, unethicalness

Collocations

  • in principle

    اصولاً، ازنظر اصولی، از نظر اخلاقی، از نظر تئوری

  • on principle

    به‌خاطر اصول اخلاقی (یا عقیدتی)، به‌خاطر اصول، از نظر اصولی

ارجاع به لغت principle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «principle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/principle

لغات نزدیک principle

پیشنهاد بهبود معانی