امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pronto

ˈprɑːntoʊ ˈprɒntəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
سریعاً، عاجلانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pronto

  1. adverb In a rapid way
    Synonyms: fast, apace, posthaste, quick, promptly, quickly, flat out, hell-for-leather, lickety-split, readily
  2. adjective
    Synonyms: immediately, now, soon

ارجاع به لغت pronto

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pronto» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pronto

لغات نزدیک pronto

پیشنهاد بهبود معانی