امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prototypal

American: ˈprəʊtətaɪpl British: ˈprəʊtətaɪpl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( prototypic ) وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prototypal

  1. adjective Having the nature of, constituting, or serving as a type
    Synonyms: archetypal, archetypical, prototypic, prototypical, archetypic, classic, classical, model, paradigmatic, quintessential, representative, typic, typical

ارجاع به لغت prototypal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prototypal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prototypal

لغات نزدیک prototypal

پیشنهاد بهبود معانی