امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Provocation

ˌprɑːvəˈkeɪʃn ˌprɒvəˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun C2
انگیختگی، برافروختگی، انگیزش، تحریک، اغضاب، علت انگیختگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد provocation

  1. noun incitement, stimulus
    Synonyms: affront, annoyance, bothering, brickbat, casus belli, cause, challenge, dare, defy, grabber, grievance, grounds, harassment, incentive, indignity, inducement, injury, instigation, insult, irking, justification, motivation, offense, provoking, reason, taunt, vexation, vexing
    Antonyms: prevention, repression, suppression

ارجاع به لغت provocation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «provocation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/provocation

لغات نزدیک provocation

پیشنهاد بهبود معانی