امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Psychic

ˈsaɪkɪk ˈsaɪkɪk
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: psychical

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
فراروانی، ماورای طبیعی، غیبی، فرامادی، فراجهانی، ماورای ذهنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She claimed to have psychic abilities and could predict the future.
- او ادعا کرد توانایی‌های ماورای طبیعی دارد و می‌تواند آینده را پیش‌بینی کند.
- the psychic phenomena
- پدیده‌ی ماورای ذهنی
adjective
روحی، روانی، ذهنی
- She believed her headaches were psychic in nature, caused by stress and anxiety.
- او معتقد بود سردردهای او ماهیت روانی دارند و ناشی از استرس و اضطراب هستند.
- Though his injury was physical, the psychic pain of not being able to play football anymore was just as real.
- اگرچه مصدومیت او جسمی بود، اما درد روحی ناشی از عدم‌توانایی در فوتبال به همان اندازه واقعی بود.
noun countable
پیش‌گو، فال‌گیر، واسطه روحی، مدیوم
- The psychic told me about my future.
- پیش‌گو در مورد آینده‌ام به من گفت.
- Many people are skeptical of psychics and their abilities.
- بسیاری از افراد به مدیوم و توانایی‌های آن‌ها شک دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد psychic

  1. adjective extrasensory in perception
    Synonyms: analytic, cerebral, clairvoyant, immaterial, impressible, impressionable, intellective, intellectual, mental, metaphysical, mystic, occult, preternatural, psychal, psychical, psychogenic, psychological, responsive, sensible, sensile, sensitive, sentient, spiritual, supernatural, supersensible, supersensitive, supersensory, supersensual, susceptible, susceptive, telekinetic, telepathic, transmundane, unworldly
  2. adjective Relating to or performed by the mind
    Synonyms: psychic, cerebral, intellective, intellectual, mental, psychological

ارجاع به لغت psychic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «psychic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/psychic

لغات نزدیک psychic

پیشنهاد بهبود معانی