امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Puberty

ˈpjuːbərt̬i ˈpjuːbəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بلوغ، رسیدگی، سن بلوغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد puberty

  1. noun young adulthood
    Synonyms: adolescence, awkward stage, boyhood, girlhood, greenness, high-school years, juvenescence, juvenility, potency, preadolescence, pubescence, spring, springtide, springtime, teenage years, teens, youth, youthfulness
    Antonyms: adulthood

ارجاع به لغت puberty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «puberty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/puberty

لغات نزدیک puberty

پیشنهاد بهبود معانی