Purchased
ˈpɜrtʃəst
ˈpɜːtʃɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
سوم‌شخص مفرد:
purchases -
وجه وصفی حال:
purchasing
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
B2
خریداری‌شده، خریده‌شده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- اثاثیه‌ی خریداری‌شده دیروز به خانه‌مان تحویل داده شد.
- ماشین خریداری‌شده فقط ۵۰۰۰ مایل کار کرده بود و وضعیتی عالی داشت.
مترادف و متضاد purchased
-
verb Obtain by purchase; acquire by means of a financial transactionSynonyms: bought, acquired, earned, obtainedAntonyms: sold
لغات هم‌خانواده purchased
-
nounpurchase, purchaser
-
adjectivepurchasable, purchased
-
verb - transitivepurchase
ارجاع به لغت purchased
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «purchased» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/purchased
لغات نزدیک purchased
- - purchase
- - purchase order
- - purchased
- - purchaser
- - purdah