معنی purloin به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

pərˈlɔɪn pɜːˈlɔɪn / / ˈpɜːlɔɪn

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

ربودن، دزدیدن، سرقت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- the purloined letter

- نامه‌ی دزدیده شده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد purloin

verb steal

Synonyms: appropriate, burglarize, cheat, defraud, embezzle, filch, heist, lift, make off with, misappropriate, pilfer, pillage, pinch, plunder, poach, rip off, shoplift, snitch, swindle, take, thieve

ارجاع به لغت purloin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «purloin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/purloin

لغات نزدیک purloin

- purlieus
- purlin
- purloin
- purloiner
- puromycin

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel