امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Put Forward

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb C1
پیشنهاد کردن، مطرح کردن
phrasal verb
(ساعت) جلو کشیدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد put forward

  1. phrasal verb Propose for consideration
  2. phrasal verb Change the time in a time zone to a later time
  3. phrasal verb To propose or suggest

ارجاع به لغت put forward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put forward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-forward

لغات نزدیک put forward

پیشنهاد بهبود معانی