امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quadruped

ˈkwɑːdrəped ˈkwɒdrʊped
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
جانورشناسی چهار پا، جانور چهار پا، ستور
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quadruped

  1. noun A nonhuman creature
    Synonyms: four-legged animal, tetrapod, domestic animal, mammal
  2. adjective Having four feet
    Synonyms: quadrupedal, four-footed
    Antonyms: biped

ارجاع به لغت quadruped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quadruped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quadruped

لغات نزدیک quadruped

پیشنهاد بهبود معانی