امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quaggy

American: ˈkwæɡiː British: ˈkwæɡɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
باتلاق‌مانند، باتلاقی، خفتابی، مردابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
نرم، شل، گوشتالو
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quaggy

  1. adjective yielding easily to pressure or weight; not firm
    Synonyms:
    soft yielding mushy squishy spongy soggy muddy marshy pulpy squashy boggy sloppy waterlogged flaccid miry mucky pappy pulpous sloughy swampy irresilient

ارجاع به لغت quaggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quaggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quaggy

لغات نزدیک quaggy

پیشنهاد بهبود معانی