امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quill

kwɪl kwɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
پر بلند بال پرنده، ساقه تو خالی پر، تیغ جوجه‌تیغی، قلم‌پر، چین دادن، پر کندن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quill

  1. noun The hollow spine of a feather
    Synonyms: pinion, feather, calamus, shaft, down, pen, plume, bobbin, flight-feather, instrument, spine, quill feather
  2. noun Pen made from a bird's feather
    Synonyms: quill pen

Idioms

  • pure quill

    واقعاً خوب، عالی، اصیل

ارجاع به لغت quill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quill

لغات نزدیک quill

پیشنهاد بهبود معانی