امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Quinquagenarian

    kwɪŋkwədʒɪˈneriːən ˈkwɪŋkwədʒɪˈneərɪən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective noun countable
    پنجاه‌ساله (شخص)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The quinquagenarian was the oldest person in the room.
    - این پنجاه‌ساله مسن‌ترین فرد اتاق بود.
    - The doctor reassured the quinquagenarian patient that his health was in good condition.
    - پزشک به بیمار پنجاه‌ساله اطمینان داد که وضعیت سلامتی او خوب است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت quinquagenarian

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «quinquagenarian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quinquagenarian

    لغات نزدیک quinquagenarian

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خط شیار خفت عقل خلع کسوت کردن خلوت شکنی خم کردنی خموشگری کردن خمیده شدن خوابکی بودن خواهکاره خود بزرگ شمار خود را خفیف کردن خود پدافند خودآئینی خودآموز خوداتکا خودانگیزانه خودایمن خودپوش خودپیشاوری خوراک پیک نیک خورشید ماهی خورگرفت کردن خوش آمدگری خوش بنیه گی خوشبینی گرایی خوشکامساز خون روش داشتن خونخوار شدن خونرنگزا خیره چشمی خیززدن خیزش موشک