امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Quite

    kwaɪt kwaɪt kwaɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb B1
    کاملاً، به‌کلی، تماماً، سراسر، خیلی، بسیار، درست

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - quite mistaken
    - کاملاً در اشتباه
    - I am quite ready now.
    - حالا درست آماده‌ام.
    - Quite good-looking
    - کاملاً خوش‌قیافه
    - It's quite warm today.
    - امروز هوا خیلی گرم است.
    - quite near
    - خیلی نزدیک
    adverb
    انگلیسی بریتانیایی واقعاً، حقیقتاً، دقیقاً
    - He is quite a gentleman.
    - واقعاً جوانمرد است.
    - The movie was quite enjoyable.
    - فیلم حقیقتاً لذت‌بخش بود.
    adverb predeterminer A2
    نسبتاً، تاحدودی
    - The weather was quite warm for this time of year.
    - هوا برای این فصل از سال نسبتاً گرم بود.
    - The new restaurant was quite busy on opening night.
    - رستوران جدید در شب افتتاحیه نسبتاً شلوغ بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد quite

    1. adverb completely
      Synonyms:
      absolutely actually all all in all all told altogether considerably entirely fully in all respects in fact in reality in toto in truth just largely perfectly positively precisely purely really thoroughly totally truly utterly well wholly without reservation
      Antonyms:
      incompletely
    1. adverb to a certain extent
      Synonyms:
      considerably fairly far moderately more or less pretty rather reasonably relatively significantly somewhat to some degree very

    Idioms

    • quite (so)

      موافقم، راست می‌گویید، واقعاً، کاملاً درست است

    • quite a few

      خیلی، بسیار، شمارقابل‌ملاحظه‌ای

    ارجاع به لغت quite

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «quite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quite

    لغات نزدیک quite

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid