معنی radial symmetry به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈreɪdiəl ˈsɪmətri ˈreɪdiəl ˈsɪmətri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

زیست‌شناسی تقارن شعاعی

لغات زیست شناسی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The starfish is a prime example of an animal with radial symmetry.

- ستاره‌ی دریایی نمونه‌ی بارز جانوری دارای تقارن شعاعی است.

- The flower exhibited radial symmetry, with its petals arranged evenly around the center.

- این گل دارای تقارن شعاعی بود و گلبرگ‌های آن به طور مساوی در اطراف مرکز قرار گرفته بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت radial symmetry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «radial symmetry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/radial-symmetry

لغات نزدیک radial symmetry

- radial (ply) tire
- radial engine
- radial symmetry
- radian
- radiance

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند