Radiograph
ˈreɪdɪoʊɡræf
ˈreɪdɪəʊɡræf
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
(radiographic) پوتونگار، عکس رادیویی، پیام رادیوتلگرافی فرستادن، مخابرات رادیویی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد radiograph
-
noun A photographic image produced on a radiosensitive surface by radiation other than visible light (especially by X-rays or gamma rays)Synonyms: negative, roentgenogram, radiogram, shadowgraph, gamma-ray picture, skiagraph, skiagram
ارجاع به لغت radiograph
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «radiograph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/radiograph
لغات نزدیک radiograph
- - radiogenic
- - radiogram
- - radiograph
- - radiographer
- - radiographic