امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Radiography

ˌreɪdiˈɑːɡrəfi ˌreɪdiˈɒɡrəfi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عکسبرداری رادیو، مخبر رادیویی، پرتونگاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد radiography

  1. noun The process of making a radiograph; producing an image on a radiosensitive surface by radiation other than visible light
    Synonyms: skiagraphy

ارجاع به لغت radiography

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radiography» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/radiography

لغات نزدیک radiography

پیشنهاد بهبود معانی