امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Raffle

ˈræfl ˈræfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    raffled
  • شکل سوم:

    raffled
  • سوم شخص مفرد:

    raffles
  • وجه وصفی حال:

    raffling
  • شکل جمع:

    raffles

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
نوعی بازی قدیمی، لاتار، بخت‌آزمایی کردن
- to raffle off a sewing machine
- چرخ خیاطی را به قرعه‌کشی گذاشتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد raffle

  1. noun lottery for a prize
    Synonyms: bet, betting, disposition, draw, drawing, flier, gambling, game of chance, gaming, long odds, lots, numbers, numbers game, pool, random shot, speculation, stake, sweep, sweepstake, tossup, wager, wagering

ارجاع به لغت raffle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «raffle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/raffle

لغات نزدیک raffle

پیشنهاد بهبود معانی