امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Railway

ˈreɪlweɪ ˈreɪlweɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    railways

معنی

noun countable A2
خط‌ آهن، راه‌آهن، وابسته به راه‌آهن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد railway

  1. noun A line of track providing a runway for wheels
    Synonyms: railroad, track, line, railroad-track, route, railroad line, railway-line, railway system

ارجاع به لغت railway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «railway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/railway

لغات نزدیک railway

پیشنهاد بهبود معانی