معنی raise the bar به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈɹeɪz ðə bɑr reɪz ðə bɑː

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrase

بالا بردن استانداردها، رشد استانداردها، بهبود سطح کیفیت، ارتقاء اهداف، پیشرفت دادن نتیجه، بالا بردن سطح، معیارها را بالا بردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- It's time to raise the bar and strive for greatness.

- وقت آن است که سطح را بالا ببریم و برای سرافرازی تلاش کنیم.

- By setting higher standards, we can raise the bar in this industry.

- با تعیین استانداردهای بالاتر می‌توانیم اهداف این صنعت را ارتقاء دهیم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت raise the bar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «raise the bar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/raise-the-bar

لغات نزدیک raise the bar

- raise one's hand to (or against) someone
- raise one's hopes (or fears or doubts etc.)
- raise the bar
- raise the devil
- raise the roof

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی