امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rayon

ˈreɪɑːn ˈreɪɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پرتو، ابریشم مصنوعی، ریون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rayon

  1. noun A threadlike structure
    Synonyms: cellulose fiber, synthetic fabric, semisynthetic

ارجاع به لغت rayon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rayon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rayon

لغات نزدیک rayon

پیشنهاد بهبود معانی