امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Razor

ˈreɪzər ˈreɪzə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    razors

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive B2
تیغ صورت تراشی، با تیغ تراشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- electric razor
- ریش‌تراش برقی
- safety razor
- تیغ خودتراش
- straight razor
- تیغ سلمانی، تیغ دلاکی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد razor

  1. noun A sharp-edged cutting instrument for shaving off or cutting hair
    Synonyms: knife, blade, shaver, shaving instrument, cutting-edge, scraper, mower, cutter

ارجاع به لغت razor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «razor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/razor

لغات نزدیک razor

پیشنهاد بهبود معانی