امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Razorback

ˈreɪzərˌbæk ˈreɪzəbæk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

( backed razor ) دارای پشت نوک‌تیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
جانورشناسی خوک نیمه وحشی دو رگه جنوب شرقی اتازونی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد razorback

  1. noun Any of several baleen whales of the family Balaenopteridae having longitudinal grooves on the throat and a small pointed dorsal fin
    Synonyms: rorqual
  2. noun A mongrel hog with a thin body and long legs and a ridged back; a wild or semi-wild descendant of improved breeds; found chiefly in the southeastern United States
    Synonyms: razorback hog, razorbacked hog
  3. adjective Having a sharp narrow back
    Synonyms: razor-backed

ارجاع به لغت razorback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «razorback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/razorback

لغات نزدیک razorback

پیشنهاد بهبود معانی