امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rebut

rɪˈbʌt rɪˈbʌt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
رد کردن، برگرداندن، جواب متقابل دادن، پس زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The speaker rebutted the claims of his opponent.
- سخنران به ادعاهای حریف خود پاسخ داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rebut

  1. verb argue against; prove wrong
    Synonyms: break, come back at, confound, confute, controvert, cross, defeat, deny, disconfirm, disprove, evert, fend off, get back at, hold off, invalidate, keep off, negate, negative, overturn, prove false, quash, refute, repel, repulse, stave off, take on, top, ward off
    Antonyms: agree, approve, back down, concede

ارجاع به لغت rebut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rebut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rebut

لغات نزدیک rebut

پیشنهاد بهبود معانی