امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recite

rɪˈsaɪt rɪˈsaɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    recited
  • شکل سوم:

    recited
  • سوم‌شخص مفرد:

    recites
  • وجه وصفی حال:

    reciting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb
از برخواندن، با صدایی موزون خواندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The late Sadatnasseri could recite most of Hafez' odes.
- مرحوم سادات ناصری می‌توانست اکثر غزلیات حافظ را از بر بخواند.
- The teacher asked the student to recite that day's lesson.
- معلم از شاگرد خواست که درس آن روز را از بر بگوید.
- He recited a list of woes that had befallen him.
- فهرست بدبختی‌هایی را که برایش رخ داده بود، بازگو کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recite

  1. verb read out loud; narrate
    Synonyms: account for, address, answer, chant, communicate, convey, declaim, delineate, deliver, describe, detail, discourse, dramatize, enact, enlarge, enumerate, expatiate, explain, give an account, give a report, give verbal account, hold forth, impart, interpret, itemize, mention, parrot, perform, picture, portray, quote, recapitulate, recount, reel off, rehearse, relate, render, repeat, reply, report, retell, soliloquize, speak, state, tell, utter

ارجاع به لغت recite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recite

لغات نزدیک recite

پیشنهاد بهبود معانی