امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reclamation

ˌrekləˈmeɪʃn̩ ˌrekləˈmeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
استرداد، آباد‌سازی، احیا اراضی، احیا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reclamation

  1. noun The act of regaining possession
    Synonyms: restoration, recycling, redemption, repossession, reinstruction
  2. noun The conversion of wasteland into land suitable for use of habitation or cultivation
    Synonyms: renewal, rehabilitation
  3. noun Rescuing from error and returning to a rightful course
    Synonyms: reformation

ارجاع به لغت reclamation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reclamation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reclamation

لغات نزدیک reclamation

پیشنهاد بهبود معانی