امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Redemption

    rɪˈdempʃn rɪˈdempʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    بازخرید، خریداری و آزاد‌سازی، رستگاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Mankind's redemption depends on faith.
    - رستگاری بشر منوط به ایمان است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد redemption

    1. noun Recovery
      Synonyms: retrieval, reclamation, reparation
    2. noun Salvation
      Synonyms: salvation, repurchase, regeneration, deliverance, sanctification, ransom, rebirth, rescue, buyback

    ارجاع به لغت redemption

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «redemption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/redemption

    لغات نزدیک redemption

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خط شیار خفت عقل خلع کسوت کردن خلوت شکنی خم کردنی خموشگری کردن خمیده شدن خوابکی بودن خواهکاره خود بزرگ شمار خود را خفیف کردن خود پدافند خودآئینی خودآموز خوداتکا خودانگیزانه خودایمن خودپوش خودپیشاوری خوراک پیک نیک خورشید ماهی خورگرفت کردن خوش آمدگری خوش بنیه گی خوشبینی گرایی خوشکامساز خون روش داشتن خونخوار شدن خونرنگزا خیره چشمی خیززدن خیزش موشک