معنی reduplicate به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

rɪˈdjuːplɪkeɪt rɪˈdjuːplɪkeɪt

معنی و نمونه‌جمله

adjective adverb

دو برابر کردن، تکرار کردن، دوچندان، نسخه دوم، المثنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- This process can be reduplicated indefinitely.

- این فرآیند را می‌توان به‌صورت نامحدود تکرار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reduplicate

verb To reproduce

Synonyms: ditto
verb Make or do or perform again

Synonyms: duplicate, geminate, double, repeat, replicate

ارجاع به لغت reduplicate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «reduplicate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reduplicate

لغات نزدیک reduplicate

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی