امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reecho

American: riːˈekəʊ British: riːˈekəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: re-echo

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive
پیچیدن، دوباره منعکس شدن، طنین انداختن، طنین‌انداز شدن (صدا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Thunder reechoed through the valley.
- تندر دوباره در دره طنین‌انداز شد.
- The singer's voice re-echoed across the auditorium.
- صدای این خواننده در ادیتوریوم پیچید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reecho

  1. verb To send back the sound of
    Synonyms: repeat, reverberate, resound, echo, rebound, reiterate, reflect

ارجاع به لغت reecho

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reecho» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reecho

لغات نزدیک reecho

پیشنهاد بهبود معانی