امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Reef

    riːf riːf
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      reefed

    • شکل سوم:

      reefed

    • سوم‌شخص مفرد:

      reefs

    • وجه وصفی حال:

      reefing

    • شکل جمع:

      reefs

    معنی

    noun verb - transitive adverb
    تپه دریایی، جزیره نما، مرض جرب، پیچیدن و جمع کردن بادبان، جمع کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد reef

    1. noun underwater or partially submerged ledge
      Synonyms: atoll, bank, bar, beach, cay, coral reef, ridge, rock, rock barrier, sand bar, shoal, skerry

    ارجاع به لغت reef

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «reef» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reef

    لغات نزدیک reef

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی