امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Refrigerant

American: rəˈfrɪdʒərənt British: rɪˈfrɪdʒərənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
سردکن، تب‌بر، خنک‌کن، کولر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد refrigerant

  1. adjective Causing cooling or freezing
    Synonyms: refrigerating
  2. noun
    Synonyms: freon

ارجاع به لغت refrigerant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refrigerant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/refrigerant

لغات نزدیک refrigerant

پیشنهاد بهبود معانی