امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Refute

rɪˈfjuːt rɪˈfjuːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    refuted
  • شکل سوم:

    refuted
  • سوم‌شخص مفرد:

    refutes
  • وجه وصفی حال:

    refuting

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
رد کردن، تکذیب کردن، اشتباه کسی را اثبات کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I refute your reasoning with better logic.
- استدلال شما را با منطق بهتر رد می‌کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد refute

  1. verb prove false; discredit
    Synonyms: abnegate, argue against, blow sky high, break, burn, burn down, cancel, cancel out, confute, contend, contradict, contravene, convict, counter, crush, debate, demolish, disclaim, disconfirm, dispose of, disprove, dispute, evert, explode, expose, gainsay, give the lie to, give thumbs down to, invalidate, negate, oppose, overthrow, parry, quash, rebut, reply to, repudiate, shoot down, shoot full of holes, show up, silence, squelch, take a stand against, tear down, top
    Antonyms: endorse, prove, ratify, sanction, support

ارجاع به لغت refute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/refute

لغات نزدیک refute

پیشنهاد بهبود معانی