امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Regardless

    rɪˈɡɑːrdləs rɪˈɡɑːdləs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb C1
    صرف‌نظر از، با‌وجود، علیرغم، فارغ از

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - She continued to study for her exam regardless of the distractions around her.
    - او علیرغم حواس‌پرتی‌های اطرافش به مطالعه برای امتحانش ادامه داد.
    - Regardless of the outcome, I will always support you.
    - فارغ از نتیجه همیشه شما را حمایت خواهم کرد.
    - I will go regardless of the consequences.
    - بدون توجه به عواقب آن خواهم رفت.
    - I will buy it regardless of cost.
    - بدون در نظر گرفتن قیمت آن را خواهم خرید.
    adjective
    بی‌دقت، بی‌ملاحظه، بی‌اعتنا
    - The regardless driver caused a major accident on the highway.
    - راننده‌ی بی‌دقت باعث تصادفی بزرگ در بزرگراه شد.
    - The regardless employee forgot to lock the office doors at the end of the day.
    - کارمند بی‌ملاحظه فراموش کرد در پایان روز در دفتر را قفل کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد regardless

    1. adjective indifferent, unconcerned
      Synonyms:
      careless inattentive negligent uninterested unfeeling heedless unmindful insensitive reckless inconsiderate disregarding mindless neglectful remiss lax slack listless nonobservant inadvertent rude coarse crude deaf blind rash unheeding derelict delinquent behindhand
      Antonyms:
      concerned attentive heedful
    1. adverb despite everything
      Synonyms:
      despite nevertheless nonetheless notwithstanding however still yet anyway in any case in spite of everything come what may no matter what at any cost for all that without considering without regard to aside from leaving aside distinct from against although but
      Antonyms:
      irregardless

    ارجاع به لغت regardless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «regardless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regardless

    لغات نزدیک regardless

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی