امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Regress

rɪˈɡres rɪˈɡres rɪˈɡres rɪˈɡres
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    regressed
  • شکل سوم:

    regressed
  • سوم‌شخص مفرد:

    regresses
  • وجه وصفی حال:

    regressing
  • شکل جمع:

    regresses

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive adverb
پس‌رفتن، پس‌رفت کردن، برگشت، پس روی، سیر قهقرایی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد regress

  1. verb return to earlier way of doing things
    Synonyms: backslide, degenerate, deteriorate, ebb, fall away, fall back, fall off, go back, lapse, lose ground, recede, relapse, retreat, retrogress, revert, roll back, sink, throw back, turn back
    Antonyms: develop, grow, progress

ارجاع به لغت regress

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regress» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regress

لغات نزدیک regress

پیشنهاد بهبود معانی