امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Remorseless

rɪˈmɔːrsləs rɪˈmɔːsləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
سرسخت، ظالم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the remorseless shelling of the town
- گلوله‌باران بی‌رحمانه ( یا بی‌امان) شهر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد remorseless

  1. adjective without guilt in spite of wrongdoing
    Synonyms: avaricious, barbarous, bloody, callous, cruel, fierce, forbidding, greedy, grim, hard, hard-bitten, hardened, hard-hearted, harsh, impenitent, implacable, inexorable, inhuman, inhumane, insensitive, intolerant, merciless, murderous, obdurate, pitiless, relentless, rigorous, ruthless, sanguinary, savage, shameless, sour, tough, tyrannical, uncompassionate, uncontrite, unforgiving, unmerciful, unregenerate, unrelenting, unremitting, unrepenting, unyielding, vindictive
    Antonyms: ashamed, guilty, remorseful, sad, sorry

ارجاع به لغت remorseless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «remorseless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/remorseless

لغات نزدیک remorseless

پیشنهاد بهبود معانی