امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Renege

rɪˈnɪɡ / / rɪˈniːɡ rɪˈniːɡ / / rɪˈneɪɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    reneged
  • شکل سوم:

    reneged
  • سوم‌شخص مفرد:

    reneges
  • وجه وصفی حال:

    reneging

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb
انکار کردن، دبه کردن، ترک تابعیت کشور یا دین خود را کردن، (در گفت‌وگو) گول زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- to renege on the payment of a loan
- در پرداخت بدهی دبه کردن
- He promised to marry Zarri, but he reneged.
- قول داد که با زری ازدواج کند؛ ولی به قول خود وفا نکرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد renege

  1. verb go back on one’s word
    Synonyms: break one’s promise, cop out, default, reverse, weasel out, welsh

ارجاع به لغت renege

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «renege» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/renege

لغات نزدیک renege

پیشنهاد بهبود معانی