امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Repeater

    American: rəˈpiːtər British: rɪˈpiːtə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      repeaters

    معنی‌ها

    noun
    تکرارکننده، ساعت زنگی، بازگوکننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    noun
    تکرار کننده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد repeater

    1. noun Someone who is repeatedly arrested for criminal behavior (especially for the same criminal behavior)
      Synonyms: recidivist, habitual criminal
    2. noun A firearm that can fire several rounds without reloading
      Synonyms: repeating firearm

    ارجاع به لغت repeater

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «repeater» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/repeater

    لغات نزدیک repeater

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی