امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Replication

ˌrepləˈkeɪʃn̩ ˈreplɪkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    replications

معنی و نمونه‌جمله

noun
(رسمی) همتاسازی، تکثیر، کپی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- His replication to my answer was insulting.
- واکنش او به جواب من توهین‌آمیز بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد replication

  1. noun Something closely resembling another
    Synonyms: reproduction, replica, carbon copy, copy, duplicate, facsimile, image, likeness, reduplication, simulacrum, simulacre, counterpart
  2. noun A quick reply to a question or remark (especially a witty or critical one)
    Synonyms: rejoinder, retort, return, riposte, comeback, counter
  3. noun The repetition of a sound resulting from reflection of the sound waves
    Synonyms: echo, reverberation, sound reflection

ارجاع به لغت replication

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «replication» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/replication

لغات نزدیک replication

پیشنهاد بهبود معانی