امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Repoint

riːˈpoɪnt riːˈpoɪnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
از نو بندکشی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد repoint

  1. verb Repair the joints of bricks
    Synonyms: point

ارجاع به لغت repoint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repoint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/repoint

لغات نزدیک repoint

پیشنهاد بهبود معانی