امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reportable

American: rəˈpɔːrtəbl̩ British: rɪˈpɔːtəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
گزارش‌دادنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reportable

  1. adjective (of income) required by law to be reported
    Antonyms: unreportable

ارجاع به لغت reportable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reportable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reportable

لغات نزدیک reportable

پیشنهاد بهبود معانی