امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Repossess

    ˌriːpəˈzes ˌriːpəˈzes
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      repossessed

    • شکل سوم:

      repossessed

    • سوم‌شخص مفرد:

      repossesses

    • وجه وصفی حال:

      repossessing

    معنی و نمونه‌جمله

    verb - transitive
    مالکیت مجدد یافتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Repossessed cars are cheaper.
    - اتومبیل‌های ضبط‌شده ارزان‌تر است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد repossess

    1. verb take back
      Synonyms: get back, obtain again, reacquire, recapture, reclaim, recover, retake, retrieve

    ارجاع به لغت repossess

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «repossess» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/repossess

    لغات نزدیک repossess

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی