امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Request

rɪˈkwest rɪˈkwest
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    requested
  • شکل سوم:

    requested
  • سوم‌شخص مفرد:

    requests
  • وجه وصفی حال:

    requesting
  • شکل جمع:

    requests

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
خواهش، درخواست، تقاضا، خواسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Her request was granted.
- درخواست او اجابت شد.
- What is your request?
- خواهش شما چیست؟
- Your money will be returned upon request.
- به محض درخواست پول شما پس داده خواهد شد.
- she threw my request for a pay raise into the trash can!
- تقاضای اضافه حقوق مرا در زباله‌دانی انداخت!
- a song which is nowadays much in request
- ترانه‌ای که این روزها خیلی خواهان دارد
verb - transitive
درخواست کردن، خواستار شدن، تمنا کردن، تقاضا کردن
- I requested another cup of tea and she said, "the two you had were more than enough for you!"
- درخواست یک چای دیگر کردم و گفت: «همان دو تا که خوردی زیادت است!»
- He requested that he be allowed to speak.
- خواهش کرد که به او اجازه بدهند حرف بزند.
- They have requested a salary raise.
- آنان درخواست اضافه حقوق کرده‌اند.
- She requested to be transferred to Zahedan.
- تقاضا کرد که به زاهدان منتقل شود.
- the letter of recommendation I have been requested to write
- توصیه‌نامه‌ای که از من درخواست شده است، بنویسم
- I was requested to dinner.
- به شام دعوت شده بودم.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد request

  1. noun question or petition
    Synonyms: appeal, application, asking, begging, call, commercial, demand, desire, entreaty, inquiry, invitation, offer, prayer, recourse, requisition, solicitation, suit, supplication
    Antonyms: answer, reply
  2. verb ask for
    Synonyms: appeal, apply, beg, beseech, bespeak, call for, demand, desire, entreat, hit, hit up for, hold out for, hustle, inquire, petition, pray, promote, put in for, requisition, seek, solicit, sponge, sue, supplicate, touch
    Antonyms: answer, reply

Collocations

  • at the request of

    بنابه خواهش، طبق تقاضای

  • by request

    طبق تقاضا، طبق درخواست، بنا به دعوت

ارجاع به لغت request

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «request» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/request

لغات نزدیک request

پیشنهاد بهبود معانی