امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Retire

rɪˈtaɪr rɪˈtaɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    retired
  • شکل سوم:

    retired
  • سوم‌شخص مفرد:

    retires
  • وجه وصفی حال:

    retiring

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive B1
کناره‌گیری کردن، استراحت کردن، بازنشسته شدن، پس رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- After lunch, she retired to her study.
- پس از نهار به اتاق مطالعه‌ی خود رفت.
- For Nowruz, I would like to retire to a quiet place in the mountains.
- برای نوروز دوست دارم به جای دنجی در کوهستان پناه ببرم.
- I decided to retire early with a newspaper.
- تصمیم گرفتم زودتر به بستر بروم و روزنامه بخوانم.
- Our forces attacked the enemy and then retired to their positions.
- نیروهای ما به دشمن حمله کردند؛ سپس به مواضع خود بازگشتند.
- Their soldiers have retired to organize a fresh attack.
- سربازان آن‌ها برای سازماندهی به یک حمله‌ی جدید عقب‌نشینی کرده‌اند.
- I retired at the age of 64.
- من در 64 سالگی بازنشسته شدم.
- After the Revolution, he retired from politics.
- پس از انقلاب از سیاست کناره گرفت.
- The hurt boxer had to retire from the contest.
- بوکسور مصدوم مجبور شد از مسابقه کنار برود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - transitive
بازنشسته کردن، استراحت دادن، کنار گذاشتن
- a retired professor
- استاد بازنشسته
- to retire old machinery
- ماشین‌آلات کهنه را کنار گذاشتن
- She was retired on full pay.
- او را با حقوق کامل بازنشسته کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retire

  1. verb leave a place or responsibility
    Synonyms: absent oneself, decamp, deny oneself, depart, draw back, ebb, exit, fall back, get away, get off, give ground, give up work, give way, go, go away, go to bed, go to one’s room, go to sleep, hand over, hit the sack, leave service, make vacant, part, pull back, pull out, recede, regress, relinquish, remove, repeal, rescind, resign, retreat, revoke, run along, rusticate, secede, seclude oneself, separate, sever connections, stop working, surrender, take off, turn in, withdraw, yield
    Antonyms: begin, enter, join

لغات هم‌خانواده retire

ارجاع به لغت retire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retire

لغات نزدیک retire

پیشنهاد بهبود معانی