گذشتهی ساده:
riotedشکل سوم:
riotedسومشخص مفرد:
riotsوجه وصفی حال:
riotingشکل جمع:
riotsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیس) در مورد رفتار بد هشدار دادن، هند تمام کردن
1- آشوب کردن، از دسته در رفتن، دست به شورش و هیاهو زدن 2- سبز و خرم شدن، هنگامه کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «riot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/riot