امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Roadster

ˈroʊdstə ˈrəʊdstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اسب‌سواری، مرکب، رهنورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roadster

  1. noun An open automobile having a front seat and a rumble seat
    Synonyms: runabout, two-seater
  2. noun A small lightweight carriage; drawn by a single horse
    Synonyms: buggy

ارجاع به لغت roadster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roadster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roadster

لغات نزدیک roadster

پیشنهاد بهبود معانی