گذشتهی ساده:
robbedشکل سوم:
robbedسومشخص مفرد:
robsوجه وصفی حال:
robbingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از ریش کندن و به سبیل چسباندن، از یکی قرض گرفتن و دین خود را به دیگری پس دادن
از ریش کندن و به سبیل چسباندن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rob» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rob