معنی roll your eyes به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

چشم‌ها را در کاسه چرخاندن (به‌ویژه به‌منظور ابراز ناراحتی یا عصبانیت یا ناباوری و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- I always roll my eyes when my friend tells the same story for the hundredth time.

- همیشه وقتی دوستم برای صدمین بار یک داستان را تعریف می‌کند، چشم‌هایم را در کاسه می‌چرخانم.

- My mom always rolls her eyes when I blast my music too loudly in the car.

- وقتی موسیقی‌ام را با صدای بلند در ماشین پخش می‌کنم، مادرم همیشه چشم‌هایش را در کاسه می‌چرخاند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت roll your eyes

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «roll your eyes» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roll-your-eyes

لغات نزدیک roll your eyes

- roll up
- roll with the punch
- roll your eyes
- roll-on
- roll-top

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار