امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rootage

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ریشه‌بندی، مجموع ریشه‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rootage

  1. noun A developed system of roots
    Synonyms: root system
  2. noun The place where something begins, where it springs into being
    Synonyms: beginning, origin, root, source

ارجاع به لغت rootage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rootage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rootage

لغات نزدیک rootage

پیشنهاد بهبود معانی