معنی rosette به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

roʊˈzet rəʊˈzet

معنی و نمونه‌جمله

noun

گل لباس، گل نوار، گل کفش، گل و بوته، گل کاغذی، گوشت قسمت پشت بازوی گاو، طوقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Our team's supporters wore yellow rosettes on their lapels.

- هواداران تیم ما آذین‌هایی به شکل گل رز زرد رنگ به یقه‌ی کت خود زده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rosette

noun Rhizoctinia disease of potatoes

Synonyms: little potato, russet scab, stem canker
noun Circular window filled with tracery

Synonyms: rose-window

ارجاع به لغت rosette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «rosette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rosette

لغات نزدیک rosette

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند